خبرکوتاه بود و عجیب: «نماینده اصفهان در مجلس مورد سوءقصد قرار گرفت!» خبری که در ساعت‌های پایانی یک‌شنبه شب داغ تابستانی منتشر شد. نماینده مدنظر «احمد سالک‌کاشانی» بود. گفته شد سالک‌کاشانی، نماینده استان اصفهان مورد سوءقصد چهار موتورسوار قرار گرفت و درنهایت، راننده وی بر اثر اصابت گلوله از ناحیه پا مجروح شد.
طبق عادت مرسوم، ابتدا تئوری توطئه، سوءقصد و ترور مطرح شد. این‌که عده‌ای قصد ترور نماینده مجلس را داشته‌اند و در برخی سایت‌های خبری از قول این نماینده نوشتند: «توطئه ترور وی ناکام مانده است.» اما خبرهای تکمیلی روایت دیگری از این ماجرا داشت. درحالی‌که نخست، خبر حمله مسلحانه به سالک در تهران منتشر شده بود؛ اندکی بعد مسئول دفتر او گفت: درگیری شخصی با راننده سالک صورت گرفته است. او گفت هنگام درگیری، نماینده حضور نداشته و راننده نماینده به‌دلیل اصابت گلوله اسلحه‌اش به پای وی زخمی شده است.
درواقع بنا به روایت مسئول دفتر سالک، این نماینده در محل حادثه حضور نداشته و درگیری با راننده سالک صورت گرفته است. درعین‌حال «حاجی‌دلیگانی» دیگر نماینده استان اصفهان در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری صداوسیما گفت: سالک‌کاشانی، برای شرکت در یک برنامه تلویزیونی در تهران عازم شبکه «افق» بود که با هجوم دو موتورسوار به خودروی خود مواجه شد. در پی این درگیری راننده وی از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت و اکنون در بیمارستان امام خمینی تهران مداوا می‌شود.
 در روایت تکمیلی‌تر، سالک تعداد موتورسواران را چهار نفر اعلام می‌کند و درعین‌حال این نماینده می‌گوید: «بنده برای مصاحبه تلویزیونی دعوت شده بودم و زمانی‌که در محل مصاحبه بودم ناگهان صدای دو شلیک را شنیدیم، مجری برنامه جابه‌جا شد و گفت، گویا اتفاقی افتاده است. در نتیجه ذهن بنده به این سمت رفت که ممکن است برای محافظ من اتفافی افتاده باشد؛ لذا بلافاصله پایین آمدم. قضیه از این قرار بود که دو موتورسوار که روی هر کدام دو نفر نشسته بودند، طبق گفته شاهدان عینی به محافظ بنده که در ماشین نشسته بود حمله کرده‌اند. کیف بنده نیز در داخل خودرو بود و محافظ بنده احساس کرده بود که آنان می‌خواهند کیف مرا سرقت کنند، به همین دلیل اسلحه می‌کشد و در لحظه‌ای که مسلح می‌شود، احتمالاً به خود شلیک کرده است. محافظ من سپس از خودرو پایین می‌آید و آن سارقان را تحت تعقیب قرار می‌دهد و تا سر چهارراه به دنبال آن‌ها می‌رود. در آن‌جا یک تیر هوایی شلیک می‌کند و روی زمین می‌افتد...»
طبق گزارش اورژانس تهران؛ این حادثه ساعت 39: 20 در اثر حمله چهار تن افراد ناشناس به خودروی احمد سالک‌کاشانی رخ داده و فردی که با کلت کمری شلیک کرده، «رضا حبیبی» راننده خودرو 48 ساله نماینده مجلس است.
«تسنیم» نیز درگفت‌وگویی با مسئول دفتر حجت‌الاسلام سالک، درباره جزئیات وقوع این حادثه نوشت: این حادثه در مجاورت یکی از ساختمان‌های صداوسیما در خیابان لبافی‌نژاد تهران رخ داد و در جریان آن، زمانی‌که حجت‌الاسلام سالک به داخل ساختمان می‌رود، به خودروی وی تعرض شده است. گزارش پلیس تهران که اعلام شد، مشخص می‌شود هر دو گلوله توسط راننده خودروی یک پژوپارس که در کنار خیابان پارک بوده، شلیک شده است.
بنا به گزارش پلیس، در بررسی‌ها مشخص شده که فرد راننده، همان راننده سالک بوده که دو عدد گلوله از اسلحه کمری وی شلیک و موجب مصدومیت‌اش از ناحیه پا شده است.
سالک‌کاشانی، ابتدا در گفت‌وگویی اعلام کرد فعلاً قادر به بیان جزئیات این حادثه نیست؛ ولی ساعتی بعد در توضیحات تکمیلی‌تر تأیید کرد؛ راننده او زخمی شده و خودش در محل حادثه نبوده است. او گفته؛ سارقان قصد سرقت کیف او (سالک) را داشته‌اند و البته تاکید کرد این حادثه «امنیتی» و «سوءقصد» نبوده است.
خوشبختانه برخلاف برخی کشورهای همسایه و هم‌جوار مثل افغانستان و پاکستان، اخبار سوءقصدهای مسلحانه به جان نمایندگان در ایران، به‌واسطه امنیت موجود و البته اسکورت و محافظت شدید، جایی درمیان اخبار تلخ ندارد؛ چون اساساً با چنین واقعه‌ای روبه‌رو نیستیم.
نخستین‌بار طی این سال‌ها؛ سه سال پیش همین ایام (تیرماه 95) بود که خبر حمله مسلحانه به خودروی حامل یکی از نمایندگان مجلس منتشر شد. در آن حادثه؛ «حشمت‌اله‌فلاحت‌پیشه» نماینده کرمانشاه، به همراه فرماندار دالاهو و چند تن از مسئولان دام‌پزشکی استان کرمانشاه در مسیر سفر به ریجاب برای بازدید از این منطقه بود که هدف «رگبار گلوله» چند فرد مسلح قرار گرفت که نماینده خوشبختانه آسیبی ندید؛ اما راننده فرماندار و مسئول شبکه دام‌پزشکی «دالاهو» شهید شدند و فرماندار آسیب شدیدی دید. اکنون در یک تیرماه دیگر، بازهم تیری شلیک شد؛ اما گفته می‌شود نه حمله‌کنندگان مسلح بوده‌اند، نه هدف‌شان ترور بوده و نه کلاً اتفاق خاصی رخ داده است.  البته سالک گفته است: سینه ما آماج گلوله‌های منافقان است؛ اگر مرد باشند و این کار را انجام دهند.
 

خبرنگاری از «فدریکا موگرینی» در حاشیه نشست وزیران خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل، درباره اقدامات این اتحادیه درباره مهاجران غیرقانونی می‌پرسد و خانم موگرینی لبخند می‌زند و پاسخ می‌دهد: «ان شاء‌اله» و بعد توضیح می‌دهد، کارهایی در این باره صورت گرفته است. این اتفاق جالب توجه، بازتاب گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی کشورمان داشت. «ان شاءاله» گفتن نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی، برخی کاربران فضای مجازی را یاد یک شوخی رایج در سال‌های کمی دورتر و در رابطه با «بی‌نظیر بوتو» و مرحوم هاشمی فسنجانی انداخت. می گویند یک بار مرحومه بوتو در دوران نخست وزیری‌اش به دعوت مرحوم هاشمی به تهران سفر کرد. هنگام پیاده شدن از هواپیما چادری مشکی بر سر انداخته بود و روسری سفیدی با گرهی سفت به سر داشت! آیت‌اله هاشمی رفسنجانی با دیدن «بوتو» به شوخی به او گفت: چقدر خودتان را پیچانده‌اید! حالا حکایت «ان شاءاله» گفتن فدریکا موگرینی است که از حامیان سفت و سخت برجام بود و هست؛ اما از حمایت او درنهایت چیزی برای ایران عاید نشد و احتمالاً از تمام آن همه آمد و رفت، همین کلمه «ان‌شاء اله» به جا ماند! روز گذشته هم قرار بود اتحادیه اروپا دو موضوع ویژه «برجام» و «مهاجرت» را مورد بحث و بررسی قرار دهد؛ آن هم در حالی که محمدجواد ظریف برای شرکت در نشست شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد، جلسه سطح بالای وزیران در مورد اهداف توسعه پایدار برای مسائلی که شامل تنازع، گرسنگی، برابری جنسیتی و تغییرات اقلیمی است، به نیویورک رفته است. موگرینی در طول مذاکرات و پس از آن، به نحوی در برابر ایران و درباره ایران رفتار می‌کرد که برخی رسانه‌های خارجی و مخالف، از این رابطه با عنوان «ماه عسل» ایران و موگرینی یاد می‌کردند. موگرینی، تا آخر پای برجام ایستاد؛ حتی حالا که «جرمی هانت» وزیر خارجه انگلیس در نشست دیروز وزرای خارجه اتحادیه اروپا گفته است: «روزنه کوچکی برای حفظ برجام باقی مانده است.».فدریکا موگرینی، از کسانی بود که سال گذشته وقتی اخبار استعفای ناگهانی وزیر خارجه کشورمان منتشر شد، صراحتاً اعلام کرد؛ نگران این استعفاست. تا پیش از این، «ان شاءاله» گفتن به این سبک و سیاق و با این لهجه خارجی را شاید بیشتر در رابطه با مربیان خارجی که به فوتبال ایران آمده‌اند، دیده و شنیده بودیم. مربیانی که از ادبیات و رفتار ایرانی‌ها حتی در اندک زمان حضور در کشورمان، بعضاً تاثیرات زیاد و شگرفی می‌گرفتند و بدجور ایرانیزه می‌شدند! خانم «فدریکا موگرینی» اما شاید در برابر زیاده‌خواهی و ادبیات قلدرمآبانه آمریکا نتوانست کاری برای نجات برجام انجام دهد، اما در عوض از ادبیات ترکیبی فارسی- عربی ایرانی‌ها کلمه‌ای را یاد گرفت که ما غالباً امور خود را به آن حواله می‌دهیم. «برجام» هم عاقبت بخیر می‌شود «ان شاءاله»!
 

  کارشناس مسائل ایران در ریاض و رئیس انستیتوی مطالعات ایران، در گفت‌وگویی با روزنامه «ایندیپندنت» عربی، دو گزینه برای مدیریت و فیصله دادن به تنش‌های مرتبط با ایران پیشنهاد کرده است. محمد السلمی، به این روزنامه گفته است: گزینه نخست باید بر افزایش محافظت از کشتی‌ها در برابر حملات جدید، افزایش گشت‌زنی دریایی، هضم کردن موقت تحرکات ایران، افزایش تحریم‌ها و هدف قرار دادن بخش‌های جدیدی در اقتصاد ایران و بالا بردن نارضایتی داخلی مبتنی شود. در ماجرای سرنگونی پهپاد گلوبال هاوک توسط سپاه، برخی از محافل جمهوری‌خواه در کنگره و رسانه‌های آمریکایی، به شدت از عقب‌نشینی ترامپ از حمله انتقام‌جویانه به ایران انتقاد کردند. این‌ها ادعا کردند با خودداری ترامپ از حمله محدود به ایران، هیبت آمریکا به طور جدی آسیب دید. بنابراین، در صورت تکرار ماجرای گلوبال هاوک یا وقوع درگیری دیگری، آمریکا باید به ایران پاسخ نظامی دهد. اما چه تضمینی وجود دارد که ایران به پاسخ آمریکا، پاسخ ندهد. چنین چیزی، آمریکا و ایران را درگیر زنجیره‌ای از کنش و واکنش نظامی خواهد کرد که نه به نفع «ترامپ» است نه به نفع متحدان منطقه‌ای آمریکا. این‌جاست که گزینه دوم تندروهای ضدایرانی مطرح می‌شود. آن‌ها می‌دانند که ترامپ مایل نیست سناریوی حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ را تکرار کند؛ لذا باید سناریویی طراحی کرد که ترامپ به ایران حمله‌ای محدود، اما ویران‌گر انجام دهد. حمله‌ای که حداقل تا پایان انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا، خیال ترامپ را از ایران راحت کند. السلمی، معتقد است که حمله محدود به ایران، فایده‌ای ندارد و فقط نظام ایران را تقویت می‌کند. بنابراین، هرگونه حمله محتمل آمریکایی باید چنان سهمگین و برق‌آسا انجام شود که تمام زیرساخت‌های حیاتی ایران را نابود کند تا ایران نتواند به این حمله پاسخ دهد. بر اساس این سناریو، اگر حمله به طور محدود انجام شود، ایران احتمالاً به آن پاسخ خواهد داد؛ لذا به گفته السلمی، در حمله همه‌جانبه آمریکایی باید «تمام مواضع حیاتی، پایگاه‌ها، فرودگاه‌های نظامی، سامانه‌های راداری، آشیانه‌های جنگنده‌ها و اتاق‌های عملیات نظامی» نابود شوند تا ایران نتواند پاسخ واقعی دهد. چنین حمله خطرناکی، به زعم السلمی، توانمندی پاسخ‌دهی جمهوری اسلامی ایران را از بین می‌برد، آن را فلج می‌کند و موجب تسلیم آن خواهد شد. امری که نهایتاً، طبق ادعای این کارشناس، باعث وقوع ناآرامی در ایران و براندازی خواهد شد.
شاید پیشنهادات السلمی، هیچ‌گاه محقق نشود؛ اما نباید فراموش کرد که این کارشناس به محافل قدرت در ریاض نزدیک است و احتمالاً دیدگاه‌های حکومت کشورش را منعکس می‌کند. بعید نیست عربستان برای اجرای همین ایده‌ها در واشنگتن لابی‌گری کند. خصوصاً که این اواخر، ریاض فعالیت‌های لابی‌گری خود در واشنگتن را شدت بخشیده و در این راه میلیون‌ها دلار هزینه کرده است.
 

ما مقصریم
فعال سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده پیشین مردم تهران در مجلس ششم، در گفت‌وگویی به مسئله  «نجفی» پرداخته و درباره ادعاهای مطرح شده در این زمینه و حواشی آن نظرات خود را بیان کرده است. نعیمی‌پور، در بخشی از این مصاحبه گفته است: مشخص بود که خانم استاد از بهمن‌ماه در مراسم رسمی، کنار نجفی حضور داشت. حضور ایشان پنهانی نبود، طوری‌که به‌عنوان همسر نجفی در شهرداری رفت‌وآمد می‌کرده است. اگر این موضوع را خلاف رفتار اصلاح‌طلبی می‌دانیم، اصلاح‌طلبان باید درمورد آن صریح موضع‌گیری کنند و به مردم بگویند که ما آقای نجفی را آدم خوبی می‌دانیم، اما او مرتکب این خطا شده است. او (نجفی) را به نقطه‌ای بردیم که می‌بیند زندگی سیاسی‌اش را باخته، ۳۰-۴۰ سال خدمت‌اش را باخته و به زندگی عادی خود هم نرسیده است. ضمن این‌که به این نتیجه می‌رسد اساساً از درون خانه‌اش به او خیانت شده است. پس به آن نقطه می‌رسد.

این‌طوری که نمی‌شود!
علی مطهری، در باره پرونده بازداشتی‌های محیط‌زیست‌گفت: «مرجع تخصصی جاسوسی می‌گوید این‌ها جاسوس نیستند، اما سازمان دیگری این‌ها را متهم به جاسوسی می‌کند...این حاکمیت دوگانه باید حل شود» مطهری گفت: باید راهی باشد که این‌ها به مجلس پاسخ‌گو باشند.

مرعشی، نگاه واتیکانی دارد!
«کیهان» به سراغ سخنگوی کارگزاران رفت و نوشت: مرعشی، در مصاحبه با روزنامه شرق با بیان این‌که: «ساختار سیاسی باید عوض شود»، گفته است: «یا باید همه قدرت‌ها به رئیس‌جمهور داده شود یا رهبری فردی را به‌عنوان نخست‌وزیر به مجلس پیشنهاد بدهند.» آقایانی که روزگاری به‌دنبال ریاست جمهوری مادام‌العمر مرحوم هاشمی بودند، گویا امروز به‌دنبال بازگرداندن ساختار کشور به قرون وسطی و ایجاد نوعی دیکتاتوری در پوشش جمهوری هستند! سخنگوی حزب کارگزاران در این مصاحبه گفته است: «رهبری به‌عنوان مظهر وحدت ملی و مدافع جمهوریت، اسلامیت و مردم لازم است در یک هاله از تقدس باقی بماند و همه اختیارات اجرایی به دولت برسد»؛ دیدگاهی که ولایت‌فقیه را ولایت «واتیکانی» می‌داند و در تناقض آشکار با اندیشه‌های امام (ره)، رهبری و قانون است.

«نجفی» علَم اصولگراها می‌شود
روزنامه آفتاب یزد نوشت: چند روز پیش ویدئویی منتشر شدکه یک بانوی طرفدار جناح محافظه‌کار در یک مکان عمومی اظهار می‌کرد: «مردم به کسانی رأی دادند و آنان شهرداری را انتخاب کردند که در بند... بودند.» شک نکنید فصل انتخابات که برسد جریان مقابل مثل نقل و نبات ماجرای دکتر نجفی را چماقی بر سر اصلاح‌طلبان خواهد کرد؛ کمااین‌که در همین مناظره چند روز پیش، تاج‌زاده و زاکانی، طرف اصولگرا انگشت روی همین نقطه گذاشت تا دست برتر را داشته باشد.

شفاف‌سازی کنید
محمود صادقی، نماینده مجلس در حساب شخصی خود در توئیتر نوشت: با توجه به تأیید خبر بازداشت معاون اجرایی سابق حوزه ریاست قوه قضائیه، جا دارد مسئولان درباره تصرفات مشارالیه در وجوه امانی مردم که توسط قوه سپرده‌گذاری شده شفاف‌سازی کند.
 

رجب‌طیب اردوغان اعلام کرد: قرارداد خرید «اس - ۴۰۰»  از روسیه مهم‌ترین توافق‌نامه تاریخ ترکیه است؛ زیرا تولید مشترک این سامانه‌ها را تضمین می‌کند. وی گفت؛ کشورش «اس- ۴۰۰» را برای جنگ نخریده، بلکه برای حمایت از صلح و امنیت ملی‌ خود خریداری کرده است. اردوغان افزود: ترکیه سامانه اس - ۴۰۰ را به طورکامل در آوریل ۲۰۲۰ تحویل می‌گیرد.
وی درباره دلایل خرید این سامانه‌ها گفت: ترکیه این سامانه‌ها را نخریده که برای جنگ آماده شود؛ بلکه آن‌ها را برای حفظ صلح و امنیت ملی خود خریده است.

 وزیر امور خارجه انگلیس، پیش از برگزاری نشست اتحادیه اروپا گفت: خاورمیانه یکی از بی‌ثبات‌ترین منطقه‌ها در جهان است؛ اما اگر کشورهای مختلف به تسلیحات هسته‌ای مجهز شوند، این یک تهدید علیه موجودیت برای بشر ایجاد خواهد کرد. من هر کاری که بتوانم انجام خواهم داد تا از رخ دادن این جلوگیری کنم. «جرمی هانت» با اشاره به توقیف کشتی حامل سوخت «گریس ۱»  در جبل‌الطارق گفت: توقیف «گریس ۱»  اقدامی از سوی جبل‌الطارق در زمینه تحریم‌های اتحادیه اروپا برای سوریه بود. باید اقدامی می‌شد و این موضوع، ارتباطی به تعلق نفت [این کشتی حامل سوخت] به ایران نداشت.

شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه با اعتقاد بر این که ایران از پیشنهادهای روسیه برای گسترش همکاری‌ها بین دو کشور و فرصت‌های که در این زمینه به‌وجود آمده به‌خوبی استفاده نکرد، گفت: ایران در بحث «اس ۴۰۰» و موضوعی که روس‌ها در این زمینه مطرح کردند، واکنش مناسبی نشان نداد. مقامات ایران در برابر موضوع مطرح شده اظهار کردند ما خودکفا هستیم و نیازی به این سامانه نداریم؛ در حالی‌که می‌توانستیم از این پیشنهاد به عنوان یک کارت بازی در جنگ روانی با غربی‌ها و آمریکایی‌ها با توجه به حساسیتی که آن‌ها در این زمینه دارند استفاده کنیم؛ ولی از این فرصت به‌خوبی استفاده نشد.
 

ادامه از صفحه یک ...
در گذشته، دولت‌های اروپایی این‌طور وانمود می‌کردند که از اجرای تعهدهای خود براساس توافق هسته‌ای، ناتوان هستند و با قرار نگرفتن در جبهه «ترامپ» علیه ایران، قصد دارند راه‌حلی برای تنش‌ها میان این دو کشور بیابند. اما چنین راه‌حلی محقق نشد و اکنون، ایران که از نقشه‌های آمریکا و اروپا آگاه است، اصرار دارد که اروپایی‌ها به تعهدهای خود در برجام، عمل کنند. با روشن شدن موضع واقعی اروپا، تبلیغات رسانه‌های اروپایی علیه ایران افزایش یافت و طی آن، تلاش می‌کنند واقعیت‌ها را طور دیگری نشان داده و تهران را ناقض قانون نشان دهند؛ درحالی‌که حقیقت، برخلاف ادعای اروپایی‌هاست. رسانه‌های اروپایی سعی می‌کنند ایران را یک نظام سیاسی تعریف کنند که با گذشتن از حدود تعیین شده برای آن در مورد غنی‌سازی اورانیوم، به قوانین بین‌المللی پایبند نیست؛ حال آن‌که براساس واقعیت، ایران تاکنون به تمام تعهدهای خود درمورد توافق التزام داشته است. جالب آن‌که پس از اعلام تصمیم ایران در رابطه با عمل نکردن به برخی بندهای برجام، قیامتی در آمریکا و اروپا به پا شد و «مکرون» و دیگر سران دولت‌های اروپایی ضمن محکم کردن این اقدام ایران، در این‌باره اظهار نگرانی کردند. در مقابل، زمانی که ایالات متحده از برجام خارج و موجب تنش‌های منطقه‌ای بسیاری شد، اروپایی‌ها موضع مشابهی اتخاذ نکردند. سفسطه‌های اروپایی‌ها باعث پنهان ماندن این واقعیت شده است که ایران نه تنها خود از توافق هسته‌ای خارج نشده، بلکه تلاش می‌کند دیگر طرف‌ها را به آن بازگرداند و خواستار عمل آن‌ها به تعهدات‌شان است. مسئله مهم‌تر آنکه حتی اگر ایران از توافق هسته‌ای خارج شود، به معاهده محدودیت انتشار سلاح اتمی، پایبند بوده و این جنبه‌ای است که رسانه‌های غربی سعی در سرپوش گذاشتن بر آن دارند و ایران را محکوم به پایبند نبودن به قوانین بین‌المللی می‌کنند. پرسشی که درباره رفتار اروپا و آمریکا در قبال ایران مطرح می‌شود آن است که چرا صحبت از برجام و فعالیت‌های مربوط به برنامه‌های هسته‌ای ایران، ناگهان به بحث درمورد نفوذ این کشور در خاورمیانه منتقل شد؟ چه بسا پاسخ، مربوط به نقش ایران در شکست دادن نقشه‌های آمریکا در مورد دولت‌های مختلف منطقه باشد؛ زیرا ایران در شکست دادن تصورات آمریکا در مورد آینده سوریه، تقسیم آن و نابودی مقاومت در این کشور، نقشی اساسی داشته است. همان‌طور‌که برنامه‌های آمریکا و اسرائیل درمورد سرکوب مقاومت فلسطین را نیز با شکست روبه‌رو کرد. شرایط در یمن، عراق و حتی ترکیه نیز به همین منوال بوده و سیاست‌های ایران موجب شکست نقشه‌های آمریکا در این کشورها شده است. همین موضوع باعث شد ترامپ در توافق هسته‌ای تجدیدنظر کرده و آن را به عنوان عاملی موثر در افزایش نفوذ منطقه‌ای ایران قلمداد کند. به نظر می‌رسد برخی از سران دولت‌های اروپایی نیز در این مورد با ترامپ اتفاق‌نظر دارند. امروز، اروپایی‌ها در مرکز توجه قرار دارند و درحالی‌که در گوشه‌ای از جهان ایستاده‌اند، ایران تنها ازآن‌ها می‌خواهد به تعهدات‌شان پایبند باشند. اروپایی‌ها پاسخ قانع کننده‌ای برای ایران ندارند و به سمت تمرکز بر اقدام ایران برای افزایش غنی‌سازی اورانیوم فرار می‌کنند و به طور ضمنی به این نکته اشاره دارند که اقدام ایران درباره غنی‌سازی اورانیوم، آن‌ها را به سمت جانب‌داری از ترامپ سوق می‌دهد. اما به این مهم توجه ندارند که رفتار آن‌ها در برابر ایران، تنها موجب بی‌اعتمادی دیگر دولت‌ها به اروپایی‌ها و تعهدهای آن‌ها در جریان توافق‌ها می‌شود. در این میان، اقدام بریتانیا درمورد توقیف نفت‌کش ایرانی، یک تحول بارز در چارچوب موضع‌گیری اروپا محسوب می‌شود. این در حالی است که دیگر دولت‌های اروپایی هنوز به صراحت انگلیس، در کنار آمریکا نمی‌ایستند. با این وجود، می‌توان گفت اروپایی‌ها تلاش می‌کنند از طریق این‌گونه اقدامات، موجب تضعیف ایران شوند. در مقابل، به نظر می‌رسد همان‌طورکه تهران بر عامل زمان تکیه دارد، پاریس، لندن، برلین و واشنگتن نیز به‌دنبال خرید زمان بیشتر هستند. در این میان، اروپایی‌ها به تفاوت نظام‌های سیاسی خود با ایران، توجهی ندارند؛ گویا نمی‌دانند جامعه ایرانی نسبت به جوامع غربی، توان زیادی برای مقابله با فشارها دارد! از این رو، حساب کردن ایران روی عامل «زمان»، فایده بیشتری برای آن دارد. به این ترتیب، ایران می‌گوید نسبت غنی‌سازی اورانیوم را به 5 درصد رسانده است و مراحل بعدی راه‌اندازی نیروگاه آب‌های سنگین اراک را در دستور کاردارد.
این گام‌ها، تأثیر زیادی در موضع اروپا دارد؛ به این دلیل که موجب بازگشت امور به نقطه صفر می‌شود و این امر، مواضع داخلی ترامپ و رهبران اروپایی را بحرانی‌تر کرده و آن‌ها را در برابر مسئولیت خروج از توافق هسته‌ای و عمل نکردن به آن قرار می‌دهد؛ چیزی که می‌تواند تنش‌های حساب نشده‌ای را به‌دنبال داشته باشد.